اس ام اس فلسفی
اس ام اس فلسفی دکتر شریعتی
دکتر علی شریعتی: نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد- نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت- ولی آنقدر مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد- گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازی گوش- و او یک ریز و پی در پی دم و بازدم گرم خویش را- در گلویم سخت بفشارد- وخواب خوفتگان خفته را آشفته تر سازد- بدین سان بشکند دائم- سکوت مرگبارم را.
***************
دکتر علی شریعتی: دوستدار هنرمندانی بودهام که به جای خاتمکاری و کاشیکاریهای ظریف و آرایشهای رقیق و نازککارانه، وقار کوهستانهای لجوج و خشم طوفانهای وحشی و ابهت و اقتدار آسمان گرفته و مصمم زمستانی و پهندشتهای دهشتناک و خشن را سرمایة هنر خویش ساختهاند.
***************
دکتر علی شریعتی: بگذار تاشیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشایدهر چند معنایش جز رنج و پریشانی نباشد؛اما کوری را هرگز به خاطر آرامش تحمل مکن.
***************
دکتر علی شریعتی: انسان نقطهای است بین دو بی نهایت بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته.
***************
دکتر علی شریعتی: سفر هیچ چیز به جز دلتنگی ندارد، اما... زندگی به من آموخت، برای بهتر دیدن عظمت و شکوه هر چیز باید قدری از آن دور شد.
***************
دکتر علی شریعتی: در فلق بگریز ای سوار سپیده صبح که سیاهی شب همه جا را فراگرفتهاست که افسونگران چیره دست در گرهها میدمند و دوستان دشمن کام.
***************
دکتر علی شریعتی: نه، من هرگز نمی نالم؛ قرنها نالیدن بس است؛ می خواهم فریاد کنم؛ اگر نتوانستم ، سکوت می کنم؛ خاموش مردن بهتر از نالیدن است.
***************
دکتر علی شریعتی: آن«امانت»که خدا بر زمین و آسمانها و کوهها عرضه کردو از برداشتنش سر باز زدند و انسان برداشت،همین است.نه عشق است و نه معرفت است و نه طاعت...«مسئولیت ساختن خویش»است. کاری که در ید قدرت خداوندی است انسان خود به دست می گیرد!...(هبوط)
***************
دکتر علی شریعتی: قلم تتم من است؛ قلم تتم ماست ،به قلم سوگند؛ به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند؛ به رشه ی خونی که اززبانش می تراود سوگند؛ به زجه های دردی که از سینه اش بر می آید سوگند ،که تتم مقدسم را نمی فروشم ؛به دست زورش تسلیم نمی کنم ،به کیسه ی زرش نمی بخشم ،به سر انگشت تزویرش نمی سپارم دستم را قلم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم ؛چشمهایم را کور می کنم، گوشهایم را کر می کنم، پاهایم را می شکنم ،انگشتانم را بند بند می برم ،سینه ام را می شکافم، قلبم را می کشم، حتی زبانم را می برم و لبم را می دوزم اما قلمم را به بیگانه نمی دهم...(هبوط)
***************
دکتر علی شریعتی: در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬ میگریند.
***************
دکتر علی شریعتی: حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
***************
دکتر علی شریعتی: برای شناختن هر مذهب باید خدایش را، کتابش را و پیغمبرش را و بهترین دست پرورده هایش را دید و شناخت.(فلسفه ی انسان)
***************
دکتر علی شریعتی: در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست، ولی در نماز پایان است.شاید این بدین معناست که پایان نماز آغاز دیدار است.
***************
دکتر علی شریعتی: در راه گم شدن از گمراه شدن بد تر است.(فلسفه ی انسان)
***************
دکتر علی شریعتی: آگاهی "نعمتی است که خدا به هرکس داده کاش نگیرد و به هر کس نداده کاش ندهد.(فلسفه انسان)
***************
دکتر علی شریعتی: در داستان خلقت است که مسئولیت معنا پیدا می کند و اینکه عشق و عقل هر دو باید دست اندر کار باشند تا آدم بیدار شود و به بینایی برسد.
***************
دکتر علی شریعتی: کسی که راه را غلط رفته، اگر درست راه برود، زودتر ممکن است راه درست را بیابد تا آنکه در راه درست، غلط راه می رود.
***************
دکتر علی شریعتی: به سه چیز تکیه نکن ، غرور ، دروغ و عشق ... آدم با غرور میتازد ... با دروغ می بازد و با عشق میمیرد.
***************
دکتر علی شریعتی: میوههای گوارا و معطر تاریخ، انسانهایی هستند که سعادت را به خاطر صعود به قلة عظمت به اعماق دره پرت کردهاند.
***************
دکتر علی شریعتی: آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدیاند.
***************
دکتر علی شریعتی: آنان که به هر ذلتی تن میدهند تا زنده بمانند، مردگان خاموش و پلید تاریخند.
***************
دکتر علی شریعتی: از سکوت اگر به خشم آمدی سکوت کن.
***************
دکتر علی شریعتی: اگر شاهد عصر خود و شهید حق و باطل جامعهات نیستی، هر جا که میخواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکیست.
***************
دکتر علی شریعتی: مردن هم همچون زیستن بهانهای میخواهد.
***************
دکتر علی شریعتی: هر کس مظلوم است، خودش ظالم را یاری کردهاست.
***************
دکتر علی شریعتی: خدایا، عقیده مرا از دست عقدهام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیدة مخالف ارزانی کن.» «خدایا، به هر که دوست می داری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است، و به هرکه دوست تر می داری بچشان که: دوست داشتن از عشق برتر!» «خدایا، به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن بی همراه، جهاد بی سلاح، کار بی پاداش، فداکاری در سکوت، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، خدمت بی نان، ایمان بی ریا، خوبی بی نمود، مناعت بی غرور، عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت، و دوست داشتن، بی آنکه دوست بداند، روزی کن.» «خدایا، چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم دانست...از کتاب نیایش
***************
دکتر علی شریعتی: ابراهیموار زندگی کن و در عصر خویش معمار کعبة ایمان خویش باش.
***************
دکتر علی شریعتی: ستایشگر معلمی هستم که چگونه اندیشیدن را به من بیاموزد، نه چگونگی اندیشهها را.
***************
دکتر علی شریعتی: همواره بیمناکم که در این فرصت اندک و عزیز حیات، لحظهای را به ستایش کسانی بپردازم که در ترجیح عظمت، عصیان و تفکر بر سعادت، آرامش و لذت اندکی تردید داشتهاند....مقدمة کتاب ابوذر
***************
دکتر علی شریعتی : اگر قادر نیستی خودت را بالا ببری، مثل سیبی باش که با افتادنت اندیشهای را بالا ببری
***************
دکتر علی شریعتی: اگر نمیتوانی بالا بروی، سیب باش تا افتادنت اندیشهای را بالا ببرد.
***************
دکتر علی شریعتی: اسلام منطقی تر و جدی تر از آن است که به آنچه در زندگی بی ثمر است و بر روی اذهان بی اثر، در آخرت پاداش دهد، و عملی که نه برای خلق خدمتی باشد و نه برای خود، اصلاحی، ثواب داشته باشد....از مجموعه آثار شماره ۶ تحلیلی از مناسک حج
***************
دکتر علی شریعتی: همیشه حرفهایست برای گفتن و حرفهایست برای نگفتن و ارزش هر انسان به حرفهایست که برای نگفتن دارد حرفهایی اهورایی و برامده از دل ...از کتاب هبوط
***************
دکتر علی شریعتی: وقتی نمیتونی فریاد بزنی ناله نکن!!خاموش باش قرن ها نالیدن به کجا انجامید؟؟ تو محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خودت باشی
***************
دکتر علی شریعتی: خدایا به من زیستنی عطا کن، که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم ، و مردنی عطا کن که بربیهودگیش سوگوار نباشم . برای اینکه هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند. خدایا تو چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت .خدایا رحمتی کن تا ایمان ، نان ونام برایم نیاورد ، قدرتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم ، تا از آنهایی باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند ، نه از آنهایی که پول دین می گیرند و برای دنیا کار می کنند